God dialogues✨:)
اگر سرنوشتی که جفتمان به آن باور داریم واقعی باشد، من باز هم تو را خواهم دید...
ازم قول گرفتی که جوری باشم که انگار آخرین باره. ولی بهت قول میدم که آخرین بار نیست!
شادی کوچکی میخواهم! آن قدر کوچک که کسی آن را از من نگیرد..
میلیون ها و میلیارد ها آدم در دنیا هستند که میتوانند بدون تو زندگی کنند، آخرین من چرا نمیتوانم؟
من را فراموش خواهی کرد، از من جدا خواهی شد، پس مرا از غارم بیرون نکش! عادت هایم را از من نگیر.
خصوصا عادتی که به تنهایی دارم؛..
چرا باید برایت گریه کنم، آن هم زمانی که میدانم صدای زجه هایم گوش فلک را کر میکند، اما تو نمیشنوی تا مرا دریابی؟...
من مستم. مست دوست داشتن تو! تو هشیاری، هشیار سرکوبی من! هشیاری تو ده ها بار از مستی من بی منطق تر است!
هرگز اون چیزی که میشنوی و نیمی از اونچه که میبینی رو باور نکن!
آنچه میدانی را بنویس، حتی با اینکه این کار تنها برای کسانی که تصور نمیکنند، لذت بخش است.
چرا باید احساسات را بیاموزم زمانی که ابرازش را بلد نیستم؟..
زندگیم سرشار از بد بختی است، پس چرا دیگران فقط لبخند هایم را میبینند؟
اگه فقط یه درصد از اهمیتی که به اون میدادی رو به من هم میدادی هرگز اینکار و نمیکردم!
تو آدم باهوش و منطقی ای هستی، ولی اگه یه روز بفهمی تمام دنیا بنا بر یه جادوی قوی بوده چی؟!
- دیالوگ ها به طور پیوسته اضافه میشن.
